About this episode
«««««🍷میبهـا»»»»» غزل نمره ۱۱۳ مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد که تاب من به جهان طرهی فلانی داد دلم خزانهی اسرار بود و دست قضا درش ببست و کليدش به دلستانی داد شکستهوار به درگاهت آمدم که طبيب به موميایی لطف توام نشانی داد تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش که دست دادش و ياری ناتوانی داد برو معالجهی خود کن ای نصيحتگو شراب و شاهد شيرين که را زيانی داد گذشت بر من مسکين و با رقيبان گفت دريغ حافظ مسکين من چه جانی داد Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations