About this episode
«««««🍷میبهـا»»»»» غزل نمره ۳۳۷ مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن چرا نه در پی عزم ديار خود باشم؟ چرا نه خاک سر کوی يار خود باشم؟ غم غريبي و غربت چو بر نمیتابم به شهر خود روم و شهريار خود باشم ز محرمان سراپردهی وصال شوم ز بندگان خداوندگار خود باشم چو کار عمر نه پيداست باری آن اولی که روز واقعه پيش نگار خود باشم ز دست بخت گرانخواب و کار بیسامان گرم بود گلهای رازدار خود باشم هميشه پيشهی من عاشقی و رندی بود دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم مگر که لطف ازل رهنمون شود حافظ وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations